سفــير دانايی، دانايی را هديه می دهد

سال اول

شماره 1

آشنايی با اديان بزرگ جهان

 

 

سفيـر دانايی
نشــريه اينترنتی

مقـــــالات

صفات مشترک ادیان ابتدايی

هندوئیسم و هندوها

بوداشناسی و آيين بودايی

کيش زردشتی

آیین يهوديت

آيين مسيحيت

دين اســلام

متون مقدس  مسیحیت

برای مسیحیان اولیه، متون مقدس یهودیت از اعتبار و اقتداری شرعی برخورار بود. در زمان حیات حضرت عیسی (ع) کتاب تورات وکتب پیامبران در عهد عتیق به عنوان متون مقدس قلمداد می شدند، اما هیچ قانون نهایی، یا فهرست معتبر، از متون مقدس عبرانی وجود نداشت تا اینکه که در حدود سالهای 90 میلادی، شورای جابنه،1 تعداد سی و نه کتاب را به عنوان مجموعه کتب مقدس برگزید. قبل از این تاریخ، تعداد دوازده کتاب دیگر هم وجود داشتند که از ناحیه یهودیان و مسیحیان اولیه، به طوری یکسان، اختصاصاً محترم و مکرم شمرده می شدند، اما بالمآل از مجموعه متون قانونی  (شرعی) یهودی مستثنی گردیدند. هر چندکه مسیحیان اولیه به احترام خود نسبت به این کتب ادامه دادند.
کمی پس از مرگ حضرت عیسی (ع) پیروانش شروع به نوشتن کردند و  آثار مسیحی، در این شکل نخستین خود، بسیار عملی و از لحاظ ماهیت دقیق بود. این آثار شامل رسائل و یا نامه­هایی بودند. نامه­های پولس رسول اولین نوشته های عهد جدید را تشیکل می­دهند،که یکی از متون مقدس بنیادین مسیحیت محسوب می شود.
درخلال قرن اول میلادی، زمانی تعدادی نامه­های پولس رسول را به عنوان مجموعه کامل از قوانین و مقررات مسیحی جمع­آروی نموده و بدون شک به عنوان یک مجموعه واحد دست به دست می­گرداندند. صاحبنظران متون مسیحی بر این فرضند که پس از رحلت پولس رسول، شرح زندگانی وی به قلم شده و بعدها در کتاب اعمال رسولان عهد جدید واردگردیده است؛ هر چند که از این موضوع که آیا شرح مختصر زندگی وی قبل و یا  بعد از جمع­آوری نامه­های او صورت گرفته است؟ هنوز دقیقاً معیّن نمی­باشد. به هر صورت، روشن است که بیوگرافی به دست داده شده در کتاب اعمال رسولان همواره با آنچه پولس رسول در نامه هایش راجع به خود می گوید، مطابقت ندارد.
درست در همین ایام، و بلکه چند صباحی قبل از آن، حدیث زندگی، تعالیم و مرگ حضرت عیسی (ع) بین پیروانش به طور شفاهی وجود داشت. این روایات، در آغاز میانه قرن اول میلادی، در اناجیل چهارگانه ثبت و ضبط گردید. هر چهار انجیل عهد جدید مربوط به ثلث آخر قرن اول میلادی می­باشند.
بدین ترتیب، در حدود سالهای پایانی قرن اول میلادی، تعدادی از رسائل، خطبه ها و مواعظ، و نامه های متفرقه مسیحی در گردش بود. چنین به نظر می رسد که جوامع اولیه مسیحی در این زمینه که بخشی از این آثار را انتخاب نمایند کوشش خاصی به عمل نمی آوردند. هر چند که در مورد بعضی از این نوشته ها نوعی احترام به لحاظ داشتن عمومیت- اگر نگوئیم کاملا مدون و مضبوط -وجود داشت؛ بدین صورت که آنها را با احترام و تکریم بیشتری نسبت به بقیه حفظ می­کردند، هر چند که هنوز هیچ کدام از آنها به عنوان یک «متن مقدس» انتخاب نشده و نسبت به بقیه صورت غالب پیدا نکرده بود.
در خلال قرن دوم میلادی عملاً یک  دوجین اناجیل گوناگون ظاهر گردید. بسیاری از اناجیل مشکوک و یا مجعولی که بعدها، در قرون آتی، مورد توجه و مراجعه بعضی از مسیحیان قرار گرفت، مربوط به همین دوره از تاریخ مسیحیت است. ظهور این اناجیل مختلف در حدود سالهای 160-130 میلادی ممکن است جامعه مسیحی آن روز را واداشته تا در مورد اعتبار آثار دینی خود دست به انتخاب و تعیین تقدم بزنند.
نیروهای عمده دیگری نیز در قرن دوم بودندکه به این ضرورت انتخاب کمک کردند. نه تنها سیلی از اناجیل و یا سایر آثار مشکوک و جعلی به راه افتاده بود، حرکتهایی نیز وجود داشت که مسیحیان را به ارزیابی تقدمها وامی داشت. به عنوان مثال، حرکت یا نهضت پیروی از مارسیون2 بر این اعتقاد بود که دو خدا وجود دارد، اولی خدایی بدخواه و شریر که در عهد عتیق (یا تورات) الهام گردیده بود و دیگری خدایی خیرخواه ومهربان، خدای پدر، که در عهد جدید (اناجیل) توسط حضرت عیسی (ع) بدان بشارت داده شده بود. بنابراین، پیروان مارسیون  بر این نظر بودند که متون مقدس دین یهود باطل و بی ارزش بوده و از این لحاظ آنها را از مجموعه متون مقدس و معتبر دینی مسیحیت کنار می گذاشتند. تا جایی که می توان با قطعیت اظهار نظر کرد، قانون مارسیونی، مشتمل بر ده نام از پولس رسول و روایتی منقح از انجیل لوقا بود، این اولین متن مدونی بود که مورد استفاده یک گروه مسیحی به عنوان یک متن مقدس معتبر قرار گرفت.

اولین اشاره و مراجعه دقیق به متن قانون عهد جدیدِ موجود، مربوط به سال 367 میلادی و در یک نامه رسمی آتاناسیوس3، اسقف اسکندریه، است. شواریی که در سال 382میلادی در رم برگزار گردید، فهرست کاملی از کتب قانونی (شرعی) نوشته های یهودی و مسیحی را به دست داد. بدین ترتیب، کتاب مقدس مسیحیت که از مجموعه کتب عهد عتیق و عهد جدید تشکیل یافته است، در اواخر قرن چهارم میلادی صورت نهایی و امروز خود را پیدا کرد..
نزد مسیحیان،  مجموعة قانونی یا شرعی عهد جدید مورد توافق همگانی است . این مجموعه از بیست وهفت کتاب تشکیل شده است، اما چنین توافق همگانی نسبت به کتب عهد عتیق (قدیم) وجود ندارد. درحالی که تمام مسیحیان آن را نیز بخشی از متن مقدس به حسب می آورند. به خاطر مسائل تاریخی مرتبط با قانونی یا شرعی بودن [کتب مختلف] در داخل دین یهودی، تعداد کتبی که معتبر و قانونی دانسته می شوند، برای هر یک از فرقه های مسیحی متفاوت است.
کتاب مقدس عبرانی، پس از سال 90میلادی، بعضی از کتب خاصی را که مورد تکریم و احترام مسیحیان اولیه بود کنار گذاشت. مسیحیان، بخصوص پس از قرن اول میلادی، از تجربه یونانی کتاب مقدس عبری که به نام ترجمه سبعینی4 خوانده می شد استفاده می کردند. ترجمه مزبور،که در حدود سه قرن پیش از میلاد مسیح فراهم آورده شده بود، شامل بعضی از کتب مقدس بود که بعدها، وقتی مجموعه سی و نه کتاب در عهد عتیق به عنوان مجموعه قانونی و شرعی دین یهود به رسمیت شناخته شد، در بین آنها قرار نگرفت. بنابراین، مسیحیان، تمام کتبی را که در آن مجموعه ترجمه سبعینی گردآوری شده بود برای خود به عنوان کتب قانونی (شرعی) پذیرفتند.
در قرن چهارم میلادی، بسیاری از رهبران مسیحیت در منطقه شرقی جهان مدیترانه، اختلافاتی را که بین نوشته های قانونی کتاب مقدس عبرانی و متن ترجمه سبعینی وجود داشت، متوجه شدند. جرومه ، محقق و صاحب نظر غربی کتاب مقدس یهودی و نصاری در اواخر قرن چهارم و اوایل قرن پنجم میلادی،که مسئولیت ترجمه عهد عتقیق و عهد جدید به زبان لاتین را بر عهده داشت - که بنام ولگیت5 شهرت دارد-کتبی را که در ترجمه سبعینی موجود بود، اما در کتاب مقدس عبرانی به چشم نمی خورد، تحت عنوان کتاب «مشکوک و مجعول» نامگذاری کرد. وی آنها را در ترجمه لاتینی خود آورد و در نتیجه مسیحیان، روی هم رفته به ا حترام خود بدین کتاب به عنوان متونی شرعی و قانونی ادامه دادند.
مدتها بعد از آن، در قرن شانزدهم میلادی، رهبران اصلاح طلبی که در طول نهضت پروتستان علیه سنن قدیمی  مسیحیت درغرب اعتراض و انتقاد می­کردند، موضع جدیدی را مورد این کتب مشکوک و یا مجعول اتخاذ نمودند. آنها قبول سنتی این کتب به عنوان متون مقدس دینی توسط مسیحیان را مردود دانستند و تنها قبول کردند که اینها تعدادی کتب سودمند هستند که برای خواندن مناسب می باشند و بدین ترتیب، مجموعه این کتب غیرمعتبر، درچاپهای عهد عتیق توسط کلیسای کاتولیک روم که مبتنی بر ولگیت (ترجمه لاتینی) می باشد به چشم می خوردند، اما تا این اواخر در بخش عهد عتیق از کتاب مقدسِ گروههایی از مسیحیت که از نهضت پروتستان سرچشمه گرفته­اند، حذف گردیده بودند، مگر بعضاً به صورت یک بخش جداگانه که بین دو بخش عهدین قرار داده شده است.
درست همان گونه که همه گروههای مسیحی روی تعداد دقیق کتب قانونی در مجموعه عهد عتیق توافق ندارند، به همین ترتیب نیز گروهها و افراد مسیحی روی منزلت کتاب مقدس اختلاف نظر دارند. در نزد بعضی از مسیحیان، کتاب مقدس، سراسر الهام خداوندی است (نظریه الهام تمام و کمال) و از نظر لغوی نیز لفظاً و معناً عین کلماتی است که از ناحیه خداوند تبارک و تعالی  آمده است (نظریه عصمت و خالی بودن الفاظ). نزد ایشان، کتاب مقدس کلمه خدا است که لفظ به لفظ از طریق افرادی که مأمور رساندن این پیام بوده و خود هیچ گونه نقش در آن نداشته اند به ما رسیده است. نزد گروه و یا افراد دیگری از مسیحیان، کتاب مقدس، کلام الهی  است که افراد صاحب الهام و بصیرت آن را نوشه­اند و هر گونه نقص یا تضاد در متن کتاب مقدس به منزلت آن به عنوان کلام خداوند و وحی الهی لطمه ای نخواهد زد.
با رشد رشته تحقیق و پژوهش در متون عهد قدیم و عهد جدید در قرن نوزدهم و پخش و توزیع نتایج تحقیقات و تبعات ایشان، ناآرامی هایی در بین مذهبیون ارتودوکس به وجود آمد.  علاوه بر این، کشفهای علمی نیز در تباین آشکارا با اظهارات کتاب مقدس و اعتقادات سنتی مذهبی، نظیر نظریات اسقف اعظم اوشر6 در قرن هفدهم که از ناحیه بسیاری از مومنین مسیحی مورد پیروی واقع شده است، بود. اعتقاد اوشر بر این بود که دنیا در سال 4004 قبل از میلاد، در ماه اکتبر،به وجود آمده است؛  درحالی که کارهای لییل7 در زمین شناسی و داروین در بیولوژی در قرن نوزدهم با نشان دادن اینکه کره زمین بسیار بسیار قدیمی تر از این حرفهاست و اشکال زندگی بر روی آن نیز به هزاران هزار سال قبل بر می­گردد، پایه های این اعتقاد را سست کردند. ناراحتی و یأس مؤمنین متعصب مسیحی، که بر این اعتقاد بودند که حقیقت کتاب مقدس بر دقت تاریخی داستانهای آن مبتنی بود، از این دستاوردهای جدید علمی تا حدی بود که مردان حساس و هوشمندی نظیر هنرمند مشهور جان راسکین8 در انگلستان را به این اظهار تأسف وا می داشت که:
«اگر این زمین شناسان مرا راحت می گذاشتند اوضاعم بسیار خوب می شد، اما آن پتکهای ناگوار و دهشتناک! من صدای چلنگ چلنگ آنهارا در پایان هریک از اصوات آیات کتاب مقدس می شنوم.» [9]

بدین ترتیب، نظریه خلقت آن گونه که به طور سنتی از ناحیه بسیاری از مسیحیان سنتگرا پذیرفته شده بود، مورد حمله و هجوم علم قرارگرفته و بی ثباتی حاصل از آن بسیاری از مؤمنین را وادار ساخت تا نظریات خود در مورد فاقد اشتباه یا غلط بودن الفاظ کتاب مقدس را تغییر دهند.
همچنین، آنچه محققان و صاحبنظران در مورد متن کتاب مقدس انجام می دادند و تحقیقاتی که دراین مورد به عمل می آوردند نیز تا همین درجه تحریک کننده و خشم آفرین بود. یکی از اسقفهای کلیسا انگلیکن افریقا، که سابقه ای در تحصیلات ریاضی داشت، مطالب کتاب مقدس (عهد عتیق) را نقادانه مورد بررسی قرار داده، این طور حساب کرد که برحسب پاره ای مقرراتی که در اسفار پنج گانه یافت می شوند، کشیشان اولیه عبرانی، باید هر کدام روزانه دقیقاً 85 عدد کبوتر را تناول کرده و در هر دقیقه بین 400 تا 1500 گوسفند را قربانی کرده باشند. [10] اسقف مزبور را از منصب خویش بازداشتند، اما تحقیق و تتبع نقّادانه تا حدودی راه خود را باز کرده بود.
امروزه بسیار از مسیحیان، دیگر اعتقادی به عدم و جود اشتباه یا غلط لفظی در کتاب مقدس ندارند و لذا کشفیات جدید علمی و یا بررسی نقادانه کتاب مقدس آرامش آنها را بر هم نمی زند. آنان بر این اعتقادتند که با وجود آن که ایشان باید دیدگاههای خود در مورد ترتیب زمانی وقایع، نظم، و ویژگی ماهوی کتاب مقدس را تغییر دهند، نتایج حاصل از تتبعات علمی و نقادانه به سختی می تواند تأثیری بر مبانی اساسی دینی موجود در کتاب مقدس مسیحیت بر جای گذارد. تشخیص این مطلب که اناجیل اربعه حاوی مطالب زیادی است که صرفاً جنبه افسانه ای داشته و واقعاً مطالبی صد درصد تاریخی نیست، هیچ از ارزش دینی متن آنها و یامقام و منزلتشان به عنوان یک سلسه موازین نظری، اخلاقی و عملی نمی­کاهد.
در جمع­بندی می گوییم که کتاب مقدس مسیحیان را باید در کتب عهد قدیم و عهد جدید جستجو نمود. جریان قانونی کردن و مشروعیت بخشیدن به این متون مقدس، جریانی بود که انعکاس دهنده سه قرن تحول تدریجی به شمار می آمد. در حدود اواخر قرن چهارم میلادی،  قانون (متن شرعی) متن کتاب مقدس مسیحیت کم و بیش معین گردیده بود. منهای پاره ای اختلا ف نظرها پیرامون تعداد دقیق کتب معتبر  و قانونی در مجموعه عهد عتیق، اجماع عقاید مسیحی بر این استوار است که کتاب مقدس مسیحیت کلام خداوند بوده، جنبه معیاری واصولی دارد و هر اندازه هم که در تفسیر کتاب مقدس اختلاف رأی و نظر وجود داشته باشد، یا هر چقدر که در مورد دقت تاریخی روایات موجود در کتاب مقدس مسیحی تباین و پراکندگی آرا موجود باشد، حداقل در میان همه پیروان حضرت مسیح (ع) این اتفاق نظر وجود دارد که «کتاب مقدس» کلام خداست و از این جهت برای همه اعتقادات و اعمال مسیحی اعتبار و اقتدار شرعی دارد.

منبع : ریچارد بوش وهمکاران ، جهان مذهبی ؛ ادیان درجوامع امروز،ترجمه عبدالرحیم گواهی،تهران دفتر نشر فرهنگ اسلامی،1378ش، صص671 تا 745 با تلخیص وویرایش .

1. council of  javneh
2.
marcionism
3.
Athanasius
4.septuagint
5.vulgate

6. ussher
7. Lyell
8. john Ruskin

©2007 tgh.ir